skip to Main Content

اصطلاحات انگلیسی مدیریت منابع انسانی

اصطلاحات انگلیسی مدیریت منابع انسانی
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

مدیریت منابع انسانی (HR) یکی از وظایف کلیدی در هر سازمان است که بر جذب، استخدام، آموزش، توسعه و حفظ کارکنان تمرکز دارد. آشنایی با اصطلاحات تخصصی این حوزه برای مدیران منابع انسانی، کارشناسان HR و فعالان حوزه منابع انسانی از اهمیت بالایی برخوردار است.

در این مقاله، به معرفی ۴۴ اصطلاح پرکاربرد در زمینه مدیریت منابع انسانی به زبان انگلیسی می‌پردازیم:

  1. Applicant (متقاضی): فردی که برای شغلی در یک سازمان درخواست می‌دهد.
  2. Appraisal (ارزیابی عملکرد): فرآیندی که در آن عملکرد یک کارمند به طور رسمی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.
  3. Benefits (مزایا): مزایایی که علاوه بر حقوق و دستمزد به کارکنان ارائه می‌شود، مانند بیمه درمانی، مرخصی استعلاجی و بازنشستگی.
  4. Bonus (پاداش): پولی که به کارکنان به عنوان پاداش عملکرد خوب یا دستاوردهای خاص پرداخت می‌شود.
  5. Career development (توسعه شغلی): فرآیندی که به کارکنان کمک می‌کند تا مهارت‌ها و دانش خود را برای پیشرفت در شغل خود ارتقا دهند.
  6. Compensation (جبران خدمت): مجموع حقوق و دستمزد، مزایا و پاداش‌هایی که به کارکنان پرداخت می‌شود.
  7. Competency (شایستگی): مجموعه مهارت‌ها، دانش و توانایی‌هایی که برای انجام یک شغل خاص مورد نیاز است.
  8. Contract (قرارداد): توافقی کتبی بین کارمند و کارفرما که شرایط استخدام را مشخص می‌کند.
  9. Culture (فرهنگ): ارزش‌ها، باورها و هنجارهای مشترکی که در یک سازمان وجود دارد.
  10. Diversity (تنوع): وجود تفاوت‌ها بین افراد در یک سازمان، مانند تفاوت در نژاد، قومیت، جنسیت، سن، مذهب و گرایش جنسی.
  11. Employee engagement (تعهد کارکنان): میزان تعهد و انگیزه کارکنان برای انجام کار خود به بهترین نحو.
  12. Employee relations (روابط کارکنان): رابطه بین کارکنان و مدیریت.
  13. Ethics (اخلاق): اصول و قواعدی که رفتار درست و غلط را در یک سازمان مشخص می‌کند.
  14. Grievance (شکایت): ابراز نارضایتی رسمی از سوی یک کارمند در مورد محل کار خود.
  15. Human capital (سرمایه انسانی): مهارت‌ها، دانش و توانایی‌های کارکنان یک سازمان.
  16. Induction (آموزش توجیهی): فرآیندی که به کارکنان جدید کمک می‌کند تا با سازمان، فرهنگ و وظایف خود آشنا شوند.
  17. Interview (مصاحبه): فرآیندی که برای ارزیابی صلاحیت متقاضیان شغلی استفاده می‌شود. ۱۸. Job description (شرح وظایف): سندی که شرح وظایف، مسئولیت‌ها و الزامات یک شغل خاص را مشخص می‌کند.
  18. Job evaluation (ارزیابی شغل): فرآیندی که برای تعیین ارزش نسبی یک شغل در یک سازمان استفاده می‌شود.
  19. Labour law (قانون کار): قوانینی که روابط بین کارکنان و کارفرمایان را تنظیم می‌کند.
  20. Leadership (رهبری): توانایی ایجاد انگیزه و هدایت دیگران برای رسیدن به یک هدف مشترک.
  21. Management development (توسعه مدیریتی): فرآیندی که به مدیران کمک می‌کند تا مهارت‌ها و دانش خود را برای بهبود عملکرد خود ارتقا دهند.
  22. Motivation (انگیزه): عاملی که باعث می‌شود افراد برای انجام کار تلاش کنند.
  23. Occupational health and safety (سلامت و ایمنی شغلی): حفظ سلامت و ایمنی کارکنان در محل کار.
  24. Performance management (مدیریت عملکرد): فرآیندی که برای ارزیابی، نظارت و توسعه عملکرد کارکنان استفاده می‌شود.
  25. Recruitment (جذب و استخدام): فرآیند یافتن و استخدام افراد مناسب برای مشاغل خالی در یک سازمان.
  26. Remuneration (حقوق و دستمزد): پولی که به طور منظم به کارکنان برای کارشان پرداخت می‌شود.
  27. Resignation (استعفا): فرآیندی که در آن یک کارمند شغل خود را در یک سازمان ترک می‌کند.
  28. Retention (نگهداری): فرآیندی که برای تشویق کارکنان به ماندن در یک سازمان استفاده می‌شود.
  29. Reward and recognition (جایزه و تقدیر): برنامه‌هایی که برای قدردانی از کارکنان برای عملکرد خوب یا دستاوردهای خاص استفاده می‌شود.
  30. . Safety training (آموزش ایمنی): آموزشی که به کارکنان در مورد نحوه ایمن بودن در محل کار ارائه می‌شود.
  31. Selection (انتخاب): فرآیندی که برای انتخاب بهترین متقاضی برای یک شغل خاص استفاده می‌شود.
  32. Severance package (بسته غرامت اخراج): پولی که به کارمندانی که اخراج می‌شوند یا شغل خود را از دست می‌دهند، پرداخت می‌شود.
  33. Skills (مهارت‌ها): توانایی انجام یک کار خاص
  34. Social responsibility (مسئولیت اجتماعی): تعهد یک سازمان برای انجام اقداماتی که به نفع جامعه باشد.
  35. . Talent management (مدیریت استعداد): فرآیندی که برای یافتن، جذب، توسعه و حفظ کارکنان با استعداد استفاده می‌شود.
  36. Teamwork (کار تیمی): توانایی افراد برای همکاری با یکدیگر برای رسیدن به یک هدف مشترک.
  37. Teamwork (کار تیمی): توانایی افراد برای همکاری با یکدیگر برای رسیدن به یک هدف مشترک
  38. Training (آموزش): فرآیندی که به کارکنان کمک می‌کند تا مهارت‌ها و دانش خود را برای انجام وظایف خود ارتقا دهند.
  39. Union (اتحادیه): سازمانی که از حقوق کارکنان در محل کار محافظت می‌کند.
  40. Vacation (مرخصی): زمانی که کارکنان از کار خود مرخصی می‌گیرند.
  41. Welfare (رفاه): سطح رفاه و آسایش کارکنان.
  42. Whistleblower (افشاگر فساد): فردی که از تخلفات یا سوء رفتار در یک سازمان گزارش می‌دهد.
  43. Workplace (محل کار): مکانی که کارکنان در آن کار می‌کنند.

این فقط ۴۴ مورد از اصطلاحات پرکاربرد در زمینه مدیریت منابع انسانی به زبان انگلیسی بود. برای فعالیت موثر در این حوزه، لازم است با اصطلاحات تخصصی بیشتری آشنا شوید و بتوانید به طور روان و صحیح از آنها در مکالمات، مذاکرات و مکاتبات خود استفاده کنید.

منابع برای یادگیری بیش‌تر اصطلاحات انگلیسی مدیریت منابع انسانی

  • کتاب‌های آموزشی مدیریت منابع انسانی: کتاب‌های متعددی در این زمینه وجود دارند که می‌توانند به شما در یادگیری اصطلاحات و مفاهیم مربوط به مدیریت منابع انسانی کمک کنند.
  • دوره‌های آنلاین مدیریت منابع انسانی: دوره‌های آنلاین متعددی نیز در این زمینه وجود دارند که می‌توانند به شما در یادگیری این اصطلاحات به صورت تعاملی و با استفاده از روش‌های مختلف آموزشی کمک کنند.
  • وب‌سایت‌ها و منابع آنلاین: وب‌سایت‌ها و منابع آنلاین متعددی نیز وجود دارند که اطلاعات و اصطلاحات مربوط به مدیریت منابع انسانی را به صورت رایگان ارائه می‌دهند.

با تلاش و پشتکار می‌توانید اصطلاحات انگلیسی مدیریت منابع انسانی را یاد بگیرید و از آنها در مکاتبات و مکالمات سازمانی خود استفاده کنید.

یادگیری زبان تجاری با اُتیچر

پلتفرم کلاس زبان اُتیچر خدمات متنوعی را برای سازمان‌ها و فعالان کسب و کار در نظر گرفته است. با شرکت در کلاس‌های ویژه زبان تجاری اُتیچر به صورت فردی و گروهی می‌توانید توانایی‌های خود را در دنیای پیچیده مدیریت کسب و کار افزایش دهید.

به این مقاله امتیاز بدهید

دیدگاه ها

اولین نفری باشید که به این نوشته نظر میدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
×Close search
Search