اصطلاحات انگلیسی
مانند هر زبان دیگری، یکی از روشهای تقویت آموزش زبان انگلیسی از طریق یادگیری اصطلاحات انگلیسی است. اصطلاحات عمومی پرکاربرد، تخصصی، عامیانه و بومی، نوعی دستهبندی است که میتوان برای اصطلاحات در نظر گرفت. با گذشت زمان بسیاری از اصطلاحات و ضربالمثلها جای خود را به عبارات و واژگان جدید میسپارند و همین امر باعث شده تا این بخش از زبان همیشه از پویایی خاصی برخوردار باشد.
در این مقاله از اُتیچر میخواهیم به نحوه برخورد و یادگیری اصطلاحات انگلیسی بپردازیم، و در نهایت با چند نمونه از این اصطلاحات رایج آشنا شویم. پیشنهاد ما این است که اصطلاحات انگلیسی را از استاد زبان و در کلاس زبان آنلاین بیاموزید.
فهرست بخش ها
اصطلاحات انگلیسی چیستند؟
در هر فرهنگ و زبانی، بر اساس پیشینه و مناسبات خاص آن مردم، به مرور زمان ضربالمثلها، عبارات و واژههایی معنای ویژهای پیدا میکنند و گاهی اوقات بدون دانستن پیشزمینۀ شکلگیری آن اصطلاح، تشخیص دادن معنای آن غیرممکن میشود. در زبان انگلیسی نیز با تعداد زیادی از این اصطلاحات مواجه هستیم.
علاوه بر این، گسترۀ وسیع کشورهای انگلیسی زبان و فرهنگهای مختلفی که به این زبان سخن میگویند از یک سو، و تاثیرات روزمره و مداوم اینترنت بر این زبان از سوی دیگر، باعث شده تا اصطلاحات بی شماری میان انگلیسیزبانان وجود داشته باشد که برخی پرکاربرد و مشترک بوده و برخی صرفا در فرهنگ و موقعیت ویژه خود معنی پیدا میکنند.
چگونه ضربالمثلها و عبارات انگلیسی را تشخیص دهیم؟
طبیعی است که اصطلاحات انگلیسی متعددی سر راهمان سبز شوند و ما طبیعتا معنی خیلی از آنها را نمیدانیم. دانستن و پذیرفتن این مسئله نکته بسیار مهمی است؛ اصطلاحات انگلیسی زیادی وجود دارند و ما معنی بسیاری از آنها را نمیدانیم و این قرار نیست مانعی جلوی راه ما باشد. تمرکز ما باید بر حدس زدن مفهوم این اصطلاحات در ساختار جمله و متن، یا فهمیدن مفهوم کلی جمله بدون در نظر گرفتن آن عبارت خاص باشد.
اکثر اوقات هنگامی که با کلمه یا عباراتی مواجه میشویم که به طرز خاصی از لحاظ معنایی و ساختاری با باقی جمله هماهنگی ندارد، به احتمال زیاد با یک ضربالمثل مواجه هستیم. این اصطلاحات به ندرت در دل جمله محو و حل میشوند و اصولا جایگاه ویژهای در جمله دارند. معمولا کسی که از ضربالمثل و عبارات خاص استفاده میکند، برای باهوش به نظر رسیدن، به طریقی توجه مخاطب را به آن بخش خاص از جمله جلب میکند. بنابراین تشخیص اصطلاحات انگلیسی از باقی جمله پس از چندبار برخورد با آنها برای شما آسان خواهد شد.
نکات کلیدی در برخورد با اصطلاحات و ضربالمثلها
همانطور که گفتیم ما شاید هرگز نتوانیم تمامی اصطلاحات انگلیسی را یاد بگیریم بنابراین باید ترفندهایی پیدا کنیم تا بتوانیم معنی آنها را حدس بزنیم یا با دور زدن آنها معنی کلی جمله را بفهمیم. در اینجا سعی میکنیم چند نکته برای مواجهه با اصطلاحات به شما پیشنهاد بدهیم.
• از ترجمه لغت به لغت شروع کنید. با اینکه در اغلب موارد ترجمه لغت به لغت با معنی نهایی اصطلاح تفاوت خیلی زیادی دارد، اما اینکار نقطه شروع خوبی است و اگر متوجه باشید که با یک عبارت خاص یا ضربالمثل انگلیسی مواجه هستید، این تکنیک سرنخهای خوبی به شما میدهد.
• با ترجمه عبارات سعی کنید مفهوم انتزاعی یا طنز پشت آن را بفهمید و تجسمی کلی از آن پیدا کنید.
• سعی کنید ارتباطی میان مفهوم کلی آن اصطلاح و مفهوم کلی باقی جمله بیابید.
• دنبال کلمات کلیدی باشید، گاهی اوقات تنها یک کلمه کلیدی کافی است تا سرنخ اصلی را به ما بدهد.
• آن اصطلاح را جای خالی فرض کنید و سعی کنید بر اساس روند کلی جملات و عبارات، مفهوم کاملکننده را در جای خالی قرار دهید.
• از پرسیدن نترسید، در مکالمه رو در رو ممکن است فرصت تحلیل کردن نداشته باشید. بنابراین برای اجتناب از برداشت مفهوم کاملا غلط از صحبت طرف مقابل، با حالتی که نشان دهنده توجه شما به مکالمه و اشتیاق به یادگیری است از طرف مقابل سوال کنید.
• تعداد خیلی کمی اصطلاحات فارسی به انگلیسی ترجمه میشوند و همچنان مفهوم و بار معنایی خود را حفظ میکنند. بنابراین از ترجمه اصطلاحات فارسی به انگلیسی پرهیز کنید.
• به خاطر داشته باشید فراگرفتن اصطلاحات، نیازمند شکلگیری مهارتهای ذهنی و زبانی است. بنابراین از کودکان و نوجوانانی که با آموزش به انگلیسی درگیر هستند توقع نداشته باشید اصطلاحات پیچیده انگلیسی که معادل آنها را در زبان خود نیز هنوز یاد نگرفته بیاموزد. طبیعتا بیان مفاهیم انتزاعی برای یک دانشآموز مدرسه ابتدایی به انگلیسی کاری بسیار پیچیدهتر از یادگیری معانی لغات و کلمات است.
بهترین روشها و منابع یادگیری اصطلاحات انگلیسی
منابع زیادی برای یافتن ضربالمثلها و اصطلاحات انگلیسی وجود دارد. منابع متعدد چاپی، دیکشنریهای آنلاین، وبسایتها، و اپلیکیشنهای متفاوتی در این زمینه وجود دارند. استفاده درست و به جا از هر کدام این منابع مسئله خیلی مهمی است. استفاده مستقیم از دیکشنری و کتابهای مرجع اصطلاحات، برای یادگیری تکنیک درستی نیست. در این منابع اصطلاحات بسیار زیادی بدون دستهبندی و فارغ از به روز بودن یا نبودن وجود دارد. از این دسته منابع باید صرفا جهت جستجو و یافتن معنی استفاده کرد. برای نمونه میتوان به منابع زیر اشاره کرد:
• Urban Dictionary
• Oxford Dictionary of English Idioms
• The Idioms
• The Phrase Finder
از سوی دیگر کتابها، وبسایتها و اپلیکیشنهای متعددی نیز با دستهبندیهای مشخص و تکنیکهای یادگیری متفاوت، تمرکز خود را بر آموزش اصطلاحات انگلیسی گذاشتهاند. شما هم میتوانید با تجربه آنها، منبع و روش مورد علاقه خود را پیدا کنید.
• وبسایت Vocabulary.co.il
• اپلیکیشن English Idioms and Slang Phrases. Urban Dictionary
• اپلیکیشن Idioms and Phrases : Learn English with Flashcards
• اپلیکیشن All English Idioms & Phrases
اصطلاحات انگلیسی؛ حفظ کردن یا یادگیری عملی؟
فراموش نکنید که موثرترین شیوه برای یادگیری پایدار اصطلاحات، یادگیری عملی این اصطلاحات به واسطه شنیدن و دیدن این عبارات در جملات دیگران و توانایی استفادۀ درست از آن در جملات خودمان است. حفظ کردن اصطلاحات انگلیسی بدون یادگیری استفاده عملی از آنها کاری بسیار سخت و کم بازده بوده و در بلند مدت نتیجه مطلوبی نخواهد داشت.
تماشای فیلم و سریال به زبان انگلیسی، دقت به متن شعر موزیکهای انگلیسی و خواندن متون مختلف در اینترنت در این شیوه بسیار موثر هستند. به همین دلیل است که برگزاری کلاس به زبان انگلیسی و صحبت کردن زبانآموزان و استاد به انگلیسی تاثیر زیادی در یادگیری دارد. تداوم آموزش به انگلیسی باعث می شود که در موقعیتهای مختلف، زبانآموز و استاد مجبور به استفاده از اصطلاحات مختلف برای بیان دقیق مطلب خود بشوند و این به ماندگاری یادگیری کمک می کند.
چند نمونه از اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی
به دلیل دامنۀ بسیار وسیع اصطلاحات، و تفاوت آنها در مناطق و فرهنگهای مختلف، و همچنین تغییر مدام میزان و نحوۀ کاربرد آنها، عملا گردآوری لیست مشخصی از اصطلاحات رایج انگلیسی امکانپذیر نبوده و حتی از نظر برخی، کار اصولی نیست. بنابراین ما هم به چند اصطلاح، عبارت و ضربالمثل به طور مختصر اشاره میکنیم.
• A couch potato
فرد تنبلی که مدام روی مبل، احتمالا به تماشای تلویزیون مینشیند
• Apples and oranges
مقایسۀ اشتباه، قیاس معالفارق
• Apple of my eye
نور چشمی، شخصی عزیز
• Barking up the wrong tree
رفتن راه اشتباه، در جایاشتباه دنبال چیزی گشتن
• Beat it
بزن به چاک
• Bite me
برای ابراز انزجار از فردی گفته میشود، معنی نزدیک به برو گم شو
• Being a rat
شخص غیر قابل اعتماد که بقیه را لو میدهد
• Being a snake
شخصی دو رو که خنجر از پشت میزند
• Better late than never
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است
• Blow a chance
از دست دادن فرصت
• Break a leg
موفق باشی
• Bring Your “A” Game
نهایت تلاشت را بکن
• Buckle up
کمربندت را ببند! (معمولا قبل از شروع کاری هیجانی)
• Call it a day
متوقف کردن کار، برای امروز دیگه کافیه
• Cat got your tongue?
چرا چیزی نمیگی؟ موش زبانت را خورده؟
• Chit chat
حرف بی سر و ته و بی نتیجه
• Cut the crap!
مسخرهبازی را تمام کن
• Don’t beat yourself up
خودت را سرزنش نکن
• Don’t get your hopes up
انتظار و توقعت را بالا نبر
• Don’t judge a book by its cover.
از روی ظاهر قضاوت نکن
• Eye for an eye
چشم برای چشم، دندان برای دندان
• Get a room
طعنه به دو نفر که در جمع در حال لاس زدن هستند
• Get back on track
به مسیر درست برگشتن، بازگشت به میادین
• Get off your high horse
مغرور و خود بزرگبین نباش
• Get to the point
برو سر اصل مطلب
• Got up on the wrong side of the bed
از دنده چپ بلند شده
• Gut feeling
حس درونی، احساس غریضی
• Hang in there
تحمل کن
• Having a big mouth
دهن لق بودن
• Help yourself
از خودتان پذیرایی کنید
• I call shotgun
من صندلی جلوی ماشین میشینم
• It doesn’t add up
منطقی به نظر نمیرسد، یک جای کار میلنگد
• It’s not rocket science
خیلی چیز پیچیدهای نیست
• It’s raining cats and dogs
باران شدیدی میبارد
• Like father, Like son
پدر و پسر لنگۀ همدیگه ان
• Long story short
خلاصه اینکه…
• Make a face
شکلک درآوردن، یا با اخم و حالتی خاص نگاه کردن
• Meet me halfway
مصالحه کردن و توافق
• No pain, no gain
نابرده رنج گنج میسر نمیشود
• Out of the blue
ناگهانی و غیرمنتظره
• Piece of cake
کار راحت، مثل آب خوردن
• Pitch in
مشارکت در کاری، به خصوص جمعآوری پول
• Put yourself in someone else’s shoes
خودت را جای کس دیگری تصور کردن
• Right on
زدی توی هدف، دقیقا
• Shake a leg
بجنب، زود باش
• So far so good
تا اینجا که خوب پیش رفته
• Sounds like a plan
برنامه خوبی به نظر میاد.
• Stab in the back
خیانت کردن، خنجر از پشت زدن.
• That sounds fishy
مشکوک به نظر میرسد.
• The apple doesn’t fall far from the tree
اشاره به شباهت فرزندان به والدین.
• This ship has sailed
فرصت را از دست دادی.
• Two can play that game
چیزی که عوض دارد گله ندارد.
• Two worlds apart
تفاوت زیاد داشتن شبیه دو تا جهان مختلف.
• You got my word
بهت قول میدم.
• Watch your tongue
مودب باش!
• ?What do I care
به من چه؟
• ?What’s in it for me
چه سودی برای من دارد؟
• ?Where do you stand
نظر و دیدگاه تو چیست؟
اصطلاحات پرتکرار یا «وایرال» اینترنتی
حالا که اینترنت تمام جنبههای زندگی ما را پوشانده است، با گسترش تعداد و نوع شبکههای اجتماعی مجازی و انواع رسانههای مجازی، بر اساس محتواهای تولید شده، اتفاقات روز و قراردادهای توافقی و نانوشتۀ آنلاین، به طور روزانه شاهد ایجاد و گسترش اصطلاحات اینترنتی هستیم. خیلی از این عبارات و اصطلاحات، خارج فضای اینترنت معنی کاملا مستقل و مشخصی دارند که با مفهوم اینترنتی آن به طور کامل بیربط است.
این اصطلاحات انگلیسی گاها تبدیل به اصطلاحهای خیلی پایهای و ریشهدار میشوند و به تعداد زیاد و توسط افراد زیادی استفاده میشوند، و برخی اوقات نیز استفاده خیلی خاص و محدودی داشته و تنها با دانستن پیش زمینههای خاص و در موقعیتهای ویژه میتوان آنها را فهمید. شاید حتی اشارۀ موردی به این اصطلاحها نیز کار پرریسکی باشد، چون ممکن است بعد از چندماه و با منسوخ شدن این اصطلاحات برچسب Boomer بودن به آدم بزنند! با خواندن اصطلاحات زیر متوجه منظورم خواهید شد.
• Ok, Boomer!
در اینترنت به نسلهای جدید و جوان Zoomer گفته میشود و به کسانی که سن یا رفتاری بزرگسالانه دارند Boomer گفته میشود که معنی شبیه پیر و پاتال پیدا کرده است. استفاده از عبارت !Ok, Boomer به این معنی است که این کار یا حرف قدیمی است و تو پیر و پاتال هستی!
• ?How you doin
با اینکه این جمله به طور جداگانه معنی احوالپرسی میدهد، اما اینگونه نوشتن آن و بیان خاصی از آن اشاره به روش «مُخ زدن» یکی از شخصیتهای سریال Friends داشته و نوعی لاس زدن است!
• ROFL
مخفف rolling on the floor و به معنی خنده شدید و غلت زدن کف زمین از خنده زیاد است.
• Noob
این کلمه در دنیای گیم و بازیهای آنلاین شکل گرفته است. به آدم تازهکار و نابلدی گفته میشود که ادعای بیش از حد نیز دارد.
• Newb
این کلمه که از لحاظ آوایی شبیه Noob است، بار منفی آن را ندارد و در عوض به کسی گفته میشود که در عین تازه وارد بودن، مشتاق یادگیری و پیشرفت است.
• Leave someone on read
پیام کسی را دیدن و جواب ندادن.
• Muggles
این کلمه که از مفاهیم زاده شده توسط جی.کی رولینگ است، در کتابهای هری پاتر به مردم عادی فاقد قدرت جادویی گفته میشود. در دنیای بدون جادوی ما و اینترنت، طرفداران هری پاتر (Potterheads) از این کلمه برای طعنه زدن به کسانی که علاقهای به هری پاتر و دنیای جادویی ندارند استفاده میکنند.
• YOLO
مخفف You Only Live Ones، یعنی فقط یک بار زندگی میکنی، پس ریسک کن، لذت ببر.
• That’s Lit!
خیلی خفنه! جذابه!
• Nerd
به کسانی گفته میشود که از لحاظ اجتماعی ضعیف هستند، ظاهر خاص متفاوتی داشته و بیشتر مشغول موضوعات علمی و تکنولوژی هستند. کلمۀ خرخون در فارسی عامیانه مفهومی نزدیک به این کلمه دارد.
• Geek
کسی که علاقه شدید به بحثهای تکنولوژی، کامپیوتر، دنیای کامیکها و ابرقهرمانها دارد. این افراد همیشه پیگیر آخرین اخبار و تازههای بحثهای مورد علاقهشان هستند. در فارسی عامیانه این افراد را با پیشوند خوره قبل از بحث مورد علاقهشان میشناسیم؛ خورۀ تکنولوژی، خورۀ بازی و…
• Cap/No Cap
کلمه Cap را به معنی دروغ، و No Cap رو به معنی حرف راست، بدون کلک به کار میبرند.
• Being shady
مشکوک و مرموز بودن.
• Flex
پُز دادن، خودنمایی کردن.
• Lowkey/Highkey
عبارت Lowkey به معنی نامحسوس، زیرکانه و یواشکی است. در حالیکه Highkey معنی برعکس میدهد؛ خیلی تابلو! واضح، آشکارا.
• Simp
این اصطلاح که در سال گذشته به شدت وایرال و جنجال برانگیز شد، به مردی گفته میشود که توجه و لطف بیش از اندازه و تبعیضگونهای به زنها دارد. در اواخر سال ۲۰۲۰ سایت Twitch استفاده از این کلمه را ممنوع کرد.
• Stan
طرفدار دو آتیشه و بی مغز. این اصطلاح از موزیکی به همین نام، یعنی Stan از خواننده معروف رپ، Eminem شکل گرفت. در ابتدا میان طرفداران او استفاده میشد ولی به مرور زمان بیشتر مصطلح شد.
ما فقط Tip of The Iceberg را به شما نشان دادیم!
همانطور که گفتیم اصطلاحات انگلیسی بیشمارند، و ما در این مقاله فقط بخش کوچکی از آنها را مرور کردیم (اشاره به اصطلاحی که در عنوان این بخش آمده). این بخش از یادگیری زبان با تمام سختیهایش، بسیار شیرین و جذاب بوده و تسلط به آن، کیفیت گفتار و نوشتار شما را به طرز مشهودی بالا میبرد. امیدواریم توانسته باشیم به سوالات و کنجکاویهای شما در این زمینه پاسخ داده باشیم. نگذارید سوالی در این زمینه در ذهنتان باقی بماند، Get It Off Your Chest، ما با کمال میل پاسخگوی سوالاتتان هستیم.
دیدگاه ها